شروع واقعه " اِنَّ الرَّجُل لَیَهجُر " بود

شروع واقعه " اِنَّ الرَّجُل لَیَهجُر " بود
دهان طعنه پر از ظلمت و تنفر بود
 
نداشت در سر خود چشم دیدن حق را
که لاعلاج ترین درد او تکبر بود
 
نبود غیر حسد در دل خدانشناس
و شرک و جاهلیت میوه اش تمسخر بود
 
نبود مستحق ناسزا شنیدن ها
کسی که گفته ی او مثل وحی در خور بود
 
شکسته بود دلی از عناصرالابرار
سقیفه ای که در انصاف سست عنصر بود
 
به پاس مزد رسالت زدند فاطمه را
به زعم لات و هبل بهترین تشکر بود
 
نداشت فرق زیادی اگر که با شمشیر...
غلاف قنفذ وحشی بی حیا پر بود
 
حسن شمرد پس از رفت و آمد دشمن
یکی دو تا نه چهل رد پا به چادر بود
 
دو ضربه خورد پس از بی هوا کتک خوردن
به روی صورت مادر نشان آجر بود
 
نبود علت قتل حسن دو جرعه ی سم
که قاتل پسرش روضه ی تحیر بود
36
0
موضوعوفات حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و اله و سلم)
گریزهجوم به خانه ، شهادت و حضرت محسن حضرت زهرا (سلام الله علیها) | ماجرای کوچه (فدک) حضرت زهرا (سلام الله علیها) | شهادت امام حسن مجتبی (علیه السلام)
شاعرعلیرضا خاکساری
قالبغزل
سبک پیشنهادینامشخص
زبانفارسی
اشعار مرتبط با این شعر و مناسبت